اضطراب و غم این موضوع اگه منو نکشه، قطعا از پا در میاره...
In my conditionبرام سوال پیش اومد که معیار انسانیت چیه؟!
In my conditionصدای زنگ آیفون را میشنوم، دلم میخواهد بتوانم حرکت کنم و خودم را تا در برسانم اما توان حرکت از من پر کشیده، حس خفگی امانم را بریده
حس میکنم دستهایی نامرئی گلویم را فشار میدهند
سنگینی و رخوت تنم بیشتر میشود و دست و پا میزنم برای هوایی بیشتر
لبهایم را به هم میرسانم
سینه ام را پر میکنم ،نمیشود
دهان باز میکنم شاید هوایی برسد به ریههای عاریهای ام اما سرفهها تندتر میشود
انگار کسی با قفل در کشتی میگیرد و تویی که رسیده و نرسیده کیفت را پرت میکنی
هراسان جلویم زانو میزنی
توی دفترم یه جا نوشته بودم، چقدر خوشحالم که هرکسی آهنگایی که من گوش میکنم رو گوش نمیکنه و اصلا با سلیقه موسیقی اکثر افراد جور نیست، نوشته بودم انگار یه گنجی دارم که هر کسی بهش دسترسی نداره و گوشهاش محرومن از شنیدن همهی آرامش دنیا.
دویست و بیست و چهار 224امروز صبح فیلم Girls of the sun رو دیدم. تمام زمانیکه اون رو میدیدم میخکوب به مانیتور زل زده بودم انقدر که گوشامو تیز کرده بودم حتی صدای نفسهای عمیقشون رو با ولع میشنیدم. راستشو بخوام بگم میخکوب و مسخ امثال بهار بودم... فیلمش رو دوست داشتم، خیلی زیاد! بازی گلشیفته حرف نداشت : )
حجـة الاسلام نقویان:اگر نمیتوانید اقتصاد را درست کنید، پنج تابعیتی بیاوریدکم کم باید تسلیم شم و به دنیای مردگان بخزم... امروز روز من نیست
دویست و بیست و یک 221میدونی؟ بعضی جملهها، بعضی صحنهها، تا مغزاستخونت رو میسوزونه...
دویست و بیست و یک 221از پنج بیدارم 😑 حالا ساعت چند خوابیدم؟ دوازده یا دوازده و نیم.
دویست و بیست و یک 221تعداد صفحات : 0